یکی از مسائلی که شاید به این بی نظمی های این مدت در بازار فولاد فرصت آشکار شدن داده است ، به مبحث ساماندهی و نظارت مربوط است که در پی صادرات بی حساب و کتاب این فرآورده ها بوجود آمده و حتی گاهی ارز بدست آمده از آن هم در سیستم نیما تثبیت نمی شود. در پی تغییرات قیمت ارز و افزایش بیسابقه آن، جذابیتهای صادراتی خیلی برای صنایع بالادستی و پاییندستی جذاب شده و میل زیادتری برای اینکار به وجود آمده است. چرا که درآمدهای بیشتری از این راه حاصل می شود. این مسئله در کنار شائبه برنگشتن ارز بدست آمده از صادرات بعضی فرآورده های فولادی به این بی نظمی ها دامن زده است. لذا یکی از دشواری های امروز صنعت فولاد صادرات این کالا و مسائل حاشیهای آن است. قسمت دیگر موضوع بازار فولاد به مسئله احتیاج بازار داخلی به فرآورده های میانی و برش های طویل فولادی ربط دارد. بی شک نهادهای متولی مثل وزارت صمت احتیاج کشور را هم در حیطه احتیاج کارخانه های پایین دستی به شمش و اسلب و هم احتیاج بازار به برش های طویل فولادی میدانند. به همین دلیل حجم مصرف داخلی موضوعی پیجیده برای تصمیم سازان این صنعت نیست. بیشتر دشواری صنعت فولاد به عرضه نامکفی فرآورده های میانی است، صنایع بالادستی قسمت بسیاری از تولیدات خود را ارسال میکنند. به همین دلیل مواد اولیه لازم به اندازه ای که مورد نیاز است به دست کارخانههای پاییندستی نمی رسد و در هنگام تولید درخواست مصرفی داخلی به طور کامل تغذیه نمیشود. همینطور این شک و تردید هم هست که این صنایع هم ، به طرف صادرات فرآورده های تولیدی خود جذب میشوند. لذا زمانی که این چرخه را مطالعه می کنیم متوجه میشویم که بیشتر مشکلات بوجود آمده در این صنعت مشکلات نظارتی است که وزارت صمت با سیاست های درست امکان درست کردن این چرخه را دارد. به طوری که میتواند با اجرای مدیریت درست حلقه تولید را کامل کرده و به درخواست های داخلی جواب دهد.