تحقیقات بیان میکند که بهتر است به خاطر نگهداری بازارهای صادراتی برای هر کالا بازارسازی شود و فولادسازان کشورمان به جای هم چشمی کردن با یکدیگر در اندک بازارهایی که دارند، به فکر یافتن بازارهای تازه و پیش روی به سوی کالاهای گوناگون باشند تا به این صورت با تولیدکنندگان خارجی هم چشمی کنند نه با تولیدکنندگان داخلی خود. براساس استانداردهای جهانی ۲۵ درصد از تمام تولید میتواند به صادرات تعلق یابد. با این وضعیت در سال ۱۴۰۴ پیش گویی شده که از گنجایش تولید ۵۵ میلیون تنی حدود ۱۳ تا ۱۵ میلیون تن هم به عنوان بهره صادراتی شرکتهای تولیدکننده فولاد در نظر گرفته شود. این حجم صادرات ممکن است زمانی که بازارهای داخلی در توقف هستند به دست بیاید ولی اینگونه به چشم میخورد که با به حرکت درآمدن بازارهای داخلی این حجم صادرات هم از دست برود، رویدادی که جبران آن خیلی سخت می شود چرا که وارد شدن به بازاری که رها شده است، خیلی مشکل می باشد. جریان کنونی صادرات که با دقت به توقف درخواست پیشرفت داشته است ، میتواند با دیدی طولانی و مدیریت صادرات تداوم یابد. اکنون با همه این توضیحات و با دقت به اینکه برای ادامه داشتن پویندگی صنعتی مثل فولاد، بودن در بازارهای جهانی واجب و ضروری است. شناسایی یک راهبرد تازه برای نگهداری بازارهای کنونی و بودن در بازارهای تازه نیز ملزم است. به این صورت میتوان امید داشت که صنعت فولاد با بودن پی در پی در بازارهای جهانی، بر طبق استانداردهای روز دنیا جلو رفته و از نرخ ها و همینطور کیفیت و فن آوری جهانی برای تولید برخوردار شود.